L 0 \/ e E e E e

من و تنهایی و غم ولی بدونه یاد تو

L 0 \/ e E e E e

من و تنهایی و غم ولی بدونه یاد تو

خداوندا

اگر بر جای من غیری گزیند دوست...

حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم.

عمری زندگی کردم و لحظه ای شادم نکرد...

در قفس جان دادم و صیاد ازادم نکرد

با یاد او که جز او نیست...

بار الها به کدامین زبان سخنت گویم که تو رحیمی و کریمی وجز تو را خدایی نیست

ای اولین و اخرینم...

چگونه از کرامتت و از بدی هایم سخن گویم که هر دو بی انتهاست،ولیکن کرامتت حجابیست بر هر گنه کار

پروردگارم...

تو معبودی و من عبدت کدامین معبود مانند تو را توان یافت که عبد گنه کاری مانند داشته باشد؟

بهترینم...

پادشاه کدامین مُلک سخاوت تو رادارد؟ فرمانروای کدامین دربار عظمتت را داراست؟

بی همتایم...

دستانم گنه کار است و قلبم بی قرار

یاالله...

((الا بذکر الله تطمئن القلوب))

خدای بزرگم...

قلبم را وسعتی بی کرانم ،ارامش دریایی،پاکگی و زلالی اسمانی و مهری الهی بخش

که تو کریمی و رحیمی و ما را برتو حقی نیست...

یا ضامن ...

خواسته هایم بی نهایت و مهر و رحمتت بی کران است اما قلم ها توان ندارند ،دعایم به درگاهت این است:

وقتی که گمراه می شویم ما را به راه راست هدایت کن

آمین یا اله العالمین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد