L 0 \/ e E e E e

من و تنهایی و غم ولی بدونه یاد تو

L 0 \/ e E e E e

من و تنهایی و غم ولی بدونه یاد تو

مسئله ای نیست

گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست
بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست

گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
گفتی که نه، باید بروم حوصله ای نیست

پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی ودگر اثر از چلچله ای نیست

گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت
جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست

رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست

نظرات 3 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ http://www.alitoope.blogsky.com

کاش می شد سرنوشت را از سر نوشت؛
تامن می نوشتم:
باید به تو رسید...
باید به تو رسید...
باید به تو رسید...



سلام خانمی خوبی؟ یه سری به ما هم بزنی بد نیستا راستی ببخشید که یه کم
دیر اومدم ها...
جون من یه سر بیا...

shabgard یکشنبه 2 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:20 ق.ظ

عشق ؟؟؟
دوست داشتن‌؟؟؟
خدایی بین این دو تا خیلی تفاوت هست

شوالیه دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:56 ب.ظ

اگه از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشق تو گفت
میشه با ستاره های چشم تو مغرب نو - مشرق نو پیدا کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد